کلاه نمدی
داستانهای کوتاه فارسی
«کلاه نمدی» و «مهربانترین سگ دنیا» دو داستان کوتاهی هستند که در این کتابچه به چاپ رسیدهاند. در داستان کلاه نمدی، خواننده با کودکی شش ساله بهنام«رجب» آشنا میشود که بسیار دست و پا چلفتی است. روزی مادر رجب از او میخواهد تا تخممرغی را به عطاری ببرد و بهجای آن زردچوبه و دارچین بگیرد. ولی رجب طبق معمول پایش در گودال جلوی خانه گیر میکند و از حال میرود. رجب در حالت بیهوشی خود را قهرمانی بزرگ میبیند که کارهای خارقالعاده انجام میدهد. او پس از مدتی سیر در خیالاتش با پسگردنی مادرش به هوش میآید.