آدم کوچولوی گرسنه
نان - داستان / داستانهای تخیلی
کتاب مصور حاضر، داستانی تخیلی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (الف) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «در شهری، آدم کوچولویی زندگی میکرد که گرسنه بود. در خانه چیزی برای خوردن نبود. او به نانوایی رفت. اما پولی نداشت تا نان بخرد. مرد نانوا به او گفت اگر برایش آرد بیاورد به او نان میدهد. آدم کوچولو به سمت آسیاب رفت تا از آقای آسیابان آرد بگیرد، اما آسیابان نیز برای اینکه آرد بدهد از او گندم خواست. پس این بار آدم کوچولو نزد کشاورز رفت».