گل بیکس
"گل بیکس" روایت پسری است که برای یافتن و فهمیدن، پای در راه نهاده و به بیابان خشک و لم یزرع قدم میگذارد. او در تلاش است تا با آزمایش و مطالعه راهی برای باروری خاک بیابان و آبادانی آن بیابد. پسر جوان که با عشق و نام امام حسین (ع) کار را شروع کرده تا رسیدن به نتیجهی نهایی پیش میرود و حاضر به جا زدن و عقبنشینی نمیشود. او پس از یافتن پاسخ چراها و اماهایش نزد مادر نگرانش بازمیگردد. "گل بیکس" اولین اثر داستانی نویسندهی خردسالی است که عقاید ویژهای در سر دارد. او دربارهی داستان خویش میگوید: "پس هر داستانی، رمز و رازی پنهان است و هرکس با توجه به توان خود جهان هستی را درک میکند. پسر داستان چگونه میفهمد؟". کتاب علاوه بر داستان مذکور چندین قطعهی ادبی کوتاه از همین نویسنده را دربردارد.