مدیریت تنوع فرهنگی (آمریکا، لبنان، ترکیه، هند، بریتانیا و پاکستان)
به لحاظ محتوا و مضمون، مدیریت تنوع در جوامع چند فرهنگی، در بطن خود دربرگیرنده چند نکتة کلیدی است. نخست این که ترکیب جمعیتی یا به عبارتی ویژگیهای مذهبی، دینی و فرهنگی مردم یک کشور، درنحوة تعامل دولت با جامعه و نیز جامعه با دولت موثر است. بدین لحاظ مدیریت بر اقلیت به نسبت مدیریت بر اکثریت از تفاوتها و ظرافتهای خاصی برخوردار بوده و بذل توجه بیشتری را میطلبد. دوم این که اقوام و خردهفرهنگها در جامعه صاحب حقوقی هستند. وظیفة دولتهای ملی، حفظ و حراست از حقوق آنان و توجه به بالندگی اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آنهاست. تجربة کشورها موید این نکته است که کمتوجهی، بیتوجهی و به حاشیه راندن، موجب بروز هزینههایی برای دولتها و ملتها در بلندمدت میشود. از سوی دیگر اقوام و خردهفرهنگها هم در قبال دولتها وظایفی دارند که باید پاسخگو باشند. ماهیت دولتها نقش بسزایی در سیاستگذاریها و جهتگیریهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نسبت به اقوام و خردهفرهنگها ایفا مینماید. تحقیق حاضر به بررسی تجربة مدیریتی شش کشور، آمریکا، لبنان، ترکیه، انگلیس، هند و پاکستان و نقاط قوت و ضعف هریک در خصوص شیوههای ادارة جامعه، نیز پیامدهای سیاستگذاری ملی را بر وضعیت اقلیت مسلمانان این کشورها اختصاص یافته است. برخی از نتایج تحقیق بدینقرار است: سیاستهای اصلاحی و حقوقی (مندرج در قوانین و احکام اسلامی) تقریبا در تمام کشورهای یاد شده با آنچه اعمال میگردد انطباق ندارد؛ در عمل، تقریبا بیشتر موارد، اقلیتها از لحاظ اقتصادی تفاوتی بین خود و جامعه احساس میکنند؛ و در سطح جهانی تحولی در گفتمان مربوط به اقلیتها در حال وقوع است.