باران در مترو
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
«باران در مترو»، سومین کتاب داستانی «مهدی افروزمنش» است. این کتاب دربردارنده چهار داستان با عنوانهای «کارواش»، «به وقت مردن»، «باران در مترو» و «دایی» است. این داستانها فضایی متفاوت دارد؛ ولی همگی حول محور خشونت میگردند. افروزمنش که دغدغه نوشتن از جریان خاصی از آدمهای اهل خشونت را دارد در این داستانها توانسته برای مخاطبش اضطرابی تدارک ببیند که مدام او را در این وضعیت نگه دارد؛ آیا زمان متوقف شده و همه چیز به عقب بازگردانده میشود؟ فضاسازیهای ساده و موجز و دیالوگهای پرتعداد و پرواژه و یک خط داستانی بدیع و خلاقانه، این داستانها را به نمونههای خواندنی از رئالیسم سیاه تبدیل میکند. رئالیسمی که در دل خود علاوه بر روایت فروافتادن آدمها، درگیر نمایش هولناک و گاه جبری زندگی دیگران و خرده شخصیتها نیز هست.