پرواز جادویی
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر، داستانی است که با زبانی ساده و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. نویسنده داستان را با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها نگاشته تا خواننده را از ابتدا تا انتهای کتاب با خود همراه سازد. در داستان میخوانیم: «یک روز صبح که هوا سرد و آسمان ابری و تیره بود گل من از خواب بیدار شد. کشوقوسی به ساقه نهچندان بلندش داد و خمیازهای کشید و تا نگاهش به سمت پنجره افتاد چشمانش از تعجب باز ماند».