چیچی کلاغ
داستانهای حیوانات
در یک جنگل بزرگ، کلاغهای زیادی زندگی میکردند. خانم کلاغه و آقا کلاغه نیز با هم زندگی میکردند. یک روز خانم کلاغه یک تخم سفید و بزرگ گذاشت و بعد از مدتی یک جوجه کلاغ از آن بیرون آمد که به جای جیکجیک میگفت چیچی. کلاغهای دیگر به دیدن او آمدند و هریک، اسمی را برای او پیشنهاد کردند، اما خانم کلاغه تصمیم گرفت اسم او را چیچی بگذارد و همه او را تایید کردند. بعد از آن، ماجراهای تازهای برای چیچی کلاغ پیش آمد. کتاب حاضر شمارة 13 از مجموعة «داستان کودک» است.