آستریکس و قالیچه جادویی

آستریکس و قالیچه جادویی

داستان‌های ماجراجویانه / داستان‌های فکاهی مصور

در زمان‌های قدیم دختر مهاراجه هند ـ رهازاده خانم ـ گرفتار دسیسه مرشد بزرگ شده بود؛ مرشد بزرگ برای از بین بردن رهازاده، که تنها وارث پدرش بود، به دروغ در میان مردم شایعه کرده بود که عدم بارش باران و خشک‌سالی هند مربوط به خشم خدایان است و آنان باید دختر مهاراجه را قربانی کنند. رهازاده هزار و یک ساعت فرصت زندگی داشت. او مرتاض معروفی به نام "ایر ایندیا" را با قالیچه پرنده به سوی سرزمین «گل» فرستاد، چرا که شنیده بود در آن‌جا با آواز خواندن "جیفو فونیکس" باران می‌بارد. ایر ایندیا پس از طی روزها به سرزمین گل رسید و مردم را راضی کرد که "جیفو" را با خود ببرد. «آستریکس» و «اوبلیکس» به همراه سگ‌شان نیز با او همراه شدند. آن‌ها از ایتالیا، یونان و تیرو گذشتند. ولی طی حادثه‌ای قالیچه پرنده آن‌ها آتش گرفته و سوراخ شد. بنابراین آن‌ها به ایران رفتند و یکی از قالیچه‌های معروف ایرانی را خریدند و با آن خود را به هند رسانده و پس از ماجراهای بسیار شاهزاده خانم را از مرگ نجات دادند.

قیمت چاپ: 15,000 تومان
نویسنده:

رنه گوسینی

تصویرگر:

اودرزو

ناشر:

سامر

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

741.5

سال چاپ:

1396

نوبت چاپ:

3

تعداد صفحات:

48

قطع کتاب:

رحلی

نوع جلد:

گالینگور

شابک:

9789649135168

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

ترجمه