و باز هم سفر
داستانهای فارسی - قرن 14
داستان این کتاب درباره شهری است که یک رسم درباره نوجوانان در آن اجرا میشده است؛ هر دختر و پسری که در این شهر به سن 14 سالگی میرسید باید به سفر بزرگ میرفت. این بخشی از قانون بزرگ شدن بود. این داستان شخصیتی به نام «سام» دارد که شنیده بود گاهی سفر بچهها ماهها و سالها طول میکشد. «سام» همچنین شنیده بود که بعضی از بچهها، هیچوقت به خانه برنگشتهاند. در داستان میخوانیم:«تا آخر شب که زمان خواب بود و چراغها خاموش شدند، فقط خودش بود. احساس خوبی داشت».