سبد سفارش شما خالی است!

راوی بر اثر خراب شدن موتور هواپیمایش ناگزیر شده است که در وسط صحرا و در فاصلة هزار مایل دور از نقاط مسکونی فرود آید. در این حال ناگهان مشاهده می‌کند که پسربچه‌ای با رفتاری بسیار عجیب و به طرزی آشکارا و بی‌پروا از بودن در آن بیابان خلوت، در برابرش ظاهر می‌شود. کودک کم‌کم هویت خود را فاش می‌سازد؛ او شازده کوچولو نام دارد و تنها ساکن سیارة کوچکی است که هرروز سه آتش‌فشان آن را پاک می‌کرد و برای فرار از سیارة خود، از پرواز مهاجرتی پرندگان وحشی استفاده کرده بود. او برای پایان دادن به بحث و گفت‌وگوهای غم‌انگیز و سوءتفاهم‌هایی که روزبه‌روز بیش‌تر او را از گل سرخش دور می‌کرد ـ گل سرخی که خود عاشقش بود و تا آن لحظه از آن مراقبت کرده بود ـ تصمیم به آن مهاجرت گرفته بود. شازده کوچولو پس از گذراندن ماجراهای بسیار، سرانجام در زمین فرود می‌آید و پس از گشت و گذارهای فراوان خود را در وسط باغی می‌بیند که پر از گل‌های سرخ است. «شازده کوچک»، که ظاهرا برای کودکان نگاشته شده است، حاوی نکاتی روان‌شناسانه با شگفتی‌های‌ فوق طبیعی است که آگاهی ظریفی از روابط دوستی و عشق و محبت به دست می‌دهد.