سعید و کفشهای کتانی
کفشها - داستان / داستانهای کودکان و نوجوانان / داستانهای اجتماعی
کتاب مصور حاضر، داستانی اجتماعی است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم:«آرام و آهسته بهسوی خانه قدم برمیداشت. چشمش به نوک انگشتانش بود که از کفش بیرون زده بود و لبخند میزد. باران میآمد صدای چلپچلپ آبی که در کفشها جریان داشت برایش غمانگیز شده بود. در طول سه ماه، این دومین کفشی بود که پاره کرده بود. نمیدانست که عیب از جنس بد کفشهای چینی بود».