وجدان
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب «وجدان»، اثر «سجاد مولوی» است. این نویسنده، قلمی سلیس و روان دارد. در نوشتههایش میخواهد مخاطبانش را با داستان همراه کند. تعلیق خوب و فضاسازی مناسب در قالب توصیفها، مکان و زمان از عناصر مهم در این اثر است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «نگاهی به اطراف خانه میاندازم. مرتب است و با وسایلِ جدید و بهروزی هم تکمیل شده است. بوی مشروبات الکلی سراسر اتاق را پُر کرده است و با نفس کشیدن هم آدم را مست و بیخود میکند. از این محیط متنفرم. دستی بهصورتم میکشم و به موهایم چنگ میاندازم. قطعا از اینجا چیزی عایدم نخواهد شد. بالاخره سکوت مطلقی ایجاد میشود و صدای جروبحث میخوابد. آهسته از پلهها پایین میآید و با فاصله مقابلم میایستد...».