گلبهار و اشکفت سلیمون

گلبهار و اشکفت سلیمون

«گل‌بهار» در روستایی، در دامنة کوه به دنیا آمد. پدر او «مهرعلی» که مرد شریف و دلاوری بود، نمی‌خواست نوکر خان «آفلاموز» باشد. برای همین با انجام کارهای سختی مثل بنایی، شکار و هیزم‌شکنی امرارمعاش می‌کرد و گاهی می‌توانست با گرفتن رد زنبورهای وحشی به عسل کوهی دست پیدا کند. یکی از محل‌های لانه‌سازی زنبوران دهانة غار تاریکی بود که روستاییان به آن «اشگفت سلیمون» می‌گفتند. آنها عقیده داشتند که هیچ‌کس نمی‌تواند وارد این غار شود. چون غار پر از مارهای خطرناکی است که نگهبان گنجی پنهان هستند. روزی پدر گل‌بهار برای پیدا کردن عسل به نزدیک اشکنت سلیمون رفت و با خرسی روبه‌رو و درگیر شد و ازکوه سقوط کرد و فلج و زمین‌گیر شد. گل‌بهار کم‌کم بزرگ و بالغ می‌شد و بهتر از هر پسری در روستا به خانواده خدمت می‌کرد. تا این روزی ماری را نجات داد. محل زندگی مار اشکفت سلیمون بود. مار به خاطر قدردانی، گل‌بهار را به غار راه داد. گل‌بهار با سکه‌های طلا از غار خارج شد و بدین‌گونه سرنوشت خود و خانواده‌اش متحول شد و از فقر و تنگدستی نجات پیدا کرد. این کتاب مصور برای گروه سنی «ب» و «ج» به نگارش درآمده است.

قیمت چاپ: 1,500 تومان
ناشر:

گلدسته

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

24

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789649056890

محل نشر:

اصفهان - اصفهان

نوع کتاب:

تالیف