تاریخنویسی در عصر قاجار
تاریخنویسی / نمایشنامه فارسی - قرن 13ق. - تاریخ و نقد / نمایشنامهنویسی - تاریخ و نقد
در کتاب ابتدا به این نکته اشاره میشود که سنت تاریخنویسی در ایران عصر قاجار، تداوم حرکتی است که از دوران صفویه به بعد آغاز گردید و عمدتا تحت تاثیر همان نگرشها بود؛ به ویژه در اوایل عصر قاجاری. دورهی قاجار را میتوان از نظر جامعهشناختی بخش پایانی دوران گذار جامعه سنتی ایرانی به سوی جامعهای مدرن دانست. اصولا تاریخنویسان عصر قاجاری فاقد یک نظریهی تاریخی در ذهن خود بودند و بیشتر به وقایعنگاری میپرداختند و از عوامل بنیادینی که موجب بروز دگرگونی در جامعهی آن روز ایران شده بود، غافل بودند... کتابهای تاریخی عصر قاجار به جز معدودی از آنها آکنده از غرضورزیهای گوناگون است و نویسندگان آنها چون عمدتا از رجال درباری بودند و یا به سفارش درباریان مطالب را مینوشتند، هرجایی که ضرری متوجه منافعشان شده بود با غرضورزی، تاریخ را دگرگون جلوه میدادند و جایی که امید نفعی داشتند به تملق و چاپلوسی میپرداختند". در جلد نخست این اثر این کتابهای تاریخی عصر قاجار، به اختصار نقد و بررسی شده است: مآثر سلطانیه/ عبدالرزاق بیک دنبلی، تاریخ نو/ جهانگیر میرزا، اکسیر التواریخ/ علی قلی میرزا اعتضاد السلطنه، المآثر و الآثار/ محمد حسن خان اعتماد السلطنه، صدرالتواریخ/ محمد حسنخان اعتماد السلطنه، نامهی خسروان/ جلال الدین میرزا، ناسخ التواریخ (جزء اول، سلاطین قاجاریه)/ میرزا تقی سپهر، افضل التواریخ/ میرزا غلامحسین افضل الملک، روضه الصفای ناصری/ رضاقلیخان هدایت، و تاریخ بیداری ایرانیان/ ناظم الاسلام کرمانی.