عجب عشقی: راهی باید جست ...
داستانهای فارسی - قرن 14
«لیدا» و «دریا» دو دوست صمیمی هستند که با هم به سفری اروپایی رفتهاند تا با زنی مصاحبه کنند و مقالهای درباره او بنویسند. دریا سه سالی است که با «آرش» ازدواج کرده است. لیدا که قبلا با مردی به نام «احمد» ازدواج کرده بود، اینک مجرد است و از احمد جدا شده است. دریا که کنجکاو است تا علت جدایی لیدا را بداند سر صحبت را با او باز میکند و در همین اثنا گفتوگوی آنها به سمت فلسفه عشق و تعریف عشق در جامعه امروز کشیده میشود و... .