مواظب باش چه آرزویی میکنی
داستانهای کودکان (آمریکایی) - قرن 20م. / داستانهای وحشتآفرین آمریکایی - قرن 20م.
«سامانتا» معروف به «سم» عصبانی و ناراحت بود و دلش نمیخواست به خانه برود. به همین دلیل با دوچرخهاش، در زیر باران، به قصد رفتن به مدیسون خلاف جهت خانهاش رکاب زد و به جنگل «جفرز» رسید. او در آن جنگل به زنی عجیب برخورد که خود را «کلاریسا» معرفی کرد و مقابل لطفی که سام در حق او کرد، پیشنهاد داد که سام سه آرزو بکند تا او آرزویش را برآورده کند. اما سام در گفتن آرزوهایش دقت نکرد و درگیر ماجراهای ترسناکی شد. «مواظب باش چه آرزویی میکنی» شمارة 11 از سلسله کتابهای سایة وحشت و داستانهای وحشتآفرین آمریکایی قرن 20 م. است.