دزد دریایی شجاع
«مودی» یک میمون دزد دریایی بود. روزی مادر او را به مطب دکتر برد تا دکتر او را معاینه کند، دکتر بعد از معاینه گفت که مودی باید آمپولی بزند تا کمبود ویتامین C در او جبران شود و دیگر بیمار نشود. مودی دزد دریایی آمپول را دوست نداشت. پدر برای کمک به او نقشهای کشید. مودی با رفتن به جاهای مختلف اشاره شده در نقشه به قصر خرچنگ دریایی رسید و ماجرای ترس از آمپول را تعریف کرد. خرچنگ دریایی به او سنگ جادویی داد که با فشار دادن آن موقع آمپول زدن چند ثانیه به زمان آینده میرفت، یعنی زمانی که آمپول زدن دکتر دیگر تمام شده است. مودی با عمل به گفتههای خرچنگ به نتیجة دلخواه رسید و در زمان آمپول زدن با فشار دادن سنگ چند ثانیه به آینده رفت و به بستنیای که پدر قولش را به او داده بود رسید.