بانوی سرخپوش بر زمینهی خاکستری
داستانهای اسپانیایی - قرن 20م.
در رمان حاضر، نقاشی بلندآوازه، غوطهور در یک بحران جدی عدم خلاقیت، با دخترش در حال مرور خاطرات بسیار خصوصیاش در یک مونولوگ است که همزمان ادای احترام و همچنین مراسمی برای تطهیر روح نقاش است. داستان بر دو رویداد مرکز دارد: یکی دستگیری دختر و دامادش به دلایل سیاسی و دیگری، اساساً بیماری و سپس مرگ همسرش آنا، در سن چهلوهشتسالگی. آنا یک احساس زیبایی و کمال را گسترش میداد که به نظر میرسد یک واقعیت مهم در زمینه خاکستری است تاریخ مرگ و سرگذشت مختصری از شخصیتی مؤنث، بانوی سرخپوش بر زمینه خاکستری درسی است عمیق از انسانیت و بلوغ هنری که فقط میگل دلیبس میتوانست به ما ارائه دهد.