ارنست همینگوی
نخستین داستانهای «ارنست همینگوی» (1961-1899) ـ داستاننویس آمریکایی ـ زیاد مورد توجه واقع نشد، اما با انتشار داستان «خورشید همچنان میدمد» در سال 1926 به عنوان سخنگوی «نسل شکستخورده و چشم و گوش بازشده» شناخته شد. از جمله داستانهای بعدی او میتوان وداع با اسلحه، داشتن و نداشتن، زنگها برای که به صدا درمیآید، و عبور از رودخانه و جنگل را نام برد. در کتابهای غیرداستانی او «مرگ در بعد از ظهر» و «تپههای سبز آفریقا»، مردانگی، شجاعت و نیروی مبارزه با مرگ و زندگی ستایش میشود. او در سال 1946 با «مری»، چهارمین و آخرین همسرش، ازدواج کرد و پس از آن شروع به نوشتن سرگذشت ادبی مفصلی با عنوان «دربارۀ زمین، دریا، هوا» نمود. همینگوی در سال 1952 تاثیرگذارترین داستان خویش با نام «پیرمرد و دریا» را نوشت که برندۀ جایزۀ پولیتسر گردید. همچنین دو سال بعد، جایزۀ نوبل به او تعلق گرفت. در سال 1960 مجموعۀ خاطراتش را از پاریس با عنوان «عید چرخشی» تنظیم کرد. اما بیمار شد و پس از یک سال با جسمی فرسوده و روانپریش، در دوم ژوئیه، خودکشی کرد. بزرگترین دستاورد ارنست همینگوی این بود که رمان را از عدم صراحت محافظهکارانه رهایی بخشید. نگارنده در کتاب حاضر، با توجه به اهمیت آثار ادبی همینگوی به بیان زندگینامه و بررسی آثار او پرداخته است.