دختری در قطار
داستانهای انگلیسی - قرن 20م.
«ریچل»، زندگی آشفتهای دارد. او به دلیل بحران روانی همسر محبوب خود، «تام»، را از دست داده و حالا در حسرت گذشته، تعلیق امروز و ترس فردا زندگی میکند. تام با زن زیبایی به نام «آنا» ازدواج کرده و صاحب فرزند شده است. ریچل تاب دیدن چنین خانواده خوشبخت و آرامی، آن هم در خانهای که خودش به آن جان داده، را ندارد. آنا و تام به دلیل رفتارهای غیرقابل پیشبینی ریچل از او وحشت دارند. تام، تمام تلاشش را برای محافظت از خانوادهاش میکند و حتی گاهی با بیرحمی با ریچل رفتار میکند. ریچل که هر روز در قطار، مسیر محل کار تا خانه را طی میکند، متوجه میشود تام با زن همسایه، «مگان»، ارتباط دارد. او تلاش زیادی میکند تا به آنا و مگان درباره رفتارهای دوگانهی تام هشدار دهد. اما... .