شرق خورشید، غرب ماه
افسانههای پریان / فرهنگ عامه - نروژ
کتاب حاضر، با موضوع تخیلی و افسانههای پریان، از سری داستانهای نروژی است. در خلاصة داستان آمده است: سالها پیش در سرزمین شمالی، میان جنگل و دره زمستان طولانی شده بود. این مسئله مردم سرزمین شمالی به خصوص خانوادة «پارل آسکارسون» را درگیر مشکلات فراوانی کرده بود. «یارل» مهربان بود، امّا گویی همسرش «فریدا» و نُه فرزندشان نفرین شده بودند. آخرین فرزند آنها دختر بود و مادر به دلیل نارضایتی از دختر زائیدن، حتّی نامی برای او انتخاب نکرده بود. همه او را «پیکا» ـ به معنای دختر ـ صدا میکردند و برادرش «هانس پیتر»، او را «لس» صدا میکرد و او را با مسائل شگفتانگیز آشنا میکرد. با ورود «لس» به جوانی، او به دنبال جستوجوگران گوزن سفید افسانهای به راه میافتد و با ماجراهای جالبی مواجه میگردد. او با باد شمالی، گوزن سفید، خرسهای سخنگو، سنتورها، ایزنیورن ـ شاهزادة مورد علاقهاش آشنا شده و با کمک همگی، «ترولها» را که موجودات جادویی بودند، شکست میدهد. او برای همیشه سرزمین خود را از طلسم آنها آزاد میکند و خوشی و خرمی را به سرزمین خود برمیگرداند.