در چشم تاریکی
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
این کتاب، شامل دوازده داستان کوتاه است که عبارتاند از" :پشت نقش در نقش"، "در چشم تاریکی"، "کت دوم"، "گل"، "پنج"، "پر و شیشه"، "لبخند دریدهی پوستی چرم گون"، "معما"، "مو، چسب، شیشه"، "دختری با پیراهن بلند قرمز"، "اگر نمیتوانی یعنی نمیتوانی دیگر"، "بوی آشنا"، "عیدانه"، "لبخند شبانه ." نویسنده در داستان "پشت نقش در نقش "وصفالحال کسی را باز میگوید که این سوی سیم خاردار است و در آن سوی، آمد و رفت چیزی یا کسی را میبیند .میخواهد به طرف او شلیک کند اما نمیتواند تصمیم بگیرد .در نهایت به طرف او شلیک میکند .روز بعد باز میبیند که تکه پوستی با لبههای سوخته به خار سیمها چسبیده و آن نقش عجیب و خون گرفته، در هوا تکان میخورد ...