حیات خلوت
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
این کتاب، داستانی فارسی در ژانر اجتماعی است. در این داستان، پسری که دوره لیسانس را پشت سر گذاشته و برای مقطع ارشد در کنکور شرکت کرده با مطالعه اسم پذیرفتهشدگان ارشد روی بُرد دانشگاه، متوجه میشود که دوستش «یحیی» در ارشد قبول شده و خودش نه. او یحیی را میبیند و به رسم گذشته با هم بهسمت مغازه پدرش میروند و در آنجا متوجه تولهسگی میشوند که صاحبش دختری بهنام «مینا» است که پدر راوی از کودکی برای او اسباببازیهای مختلف میآورده و... .