موش شهری و موش روستایی
داستانهای آموزنده / داستانهای حیوانات
کتاب مصور حاضر، داستانی از حیوانات است که با زبانی ساده و روان برای گروههای سنی (الف) و (ب) نگاشته شده است. در داستان میخوانیم: «در یک روز تابستانی، در خانه موش کوچولو کوبیده شد. وقتی موش کوچولو در را باز کرد، پسرخالهاش، موش موشک را دید. موش کوچولو با خوشحالی موش موشک را بغل کرد و بعد او را به داخل خانهاش برد تا از او پذیرایی کند، اما موش موشک با غرور به موش کوچولو و کارهایش نگاه میکرد. موش موشک با دیدن غذاهای سادهای که موش کوچولو آورد، تصمیم گرفت او را به شهر ببرد و از نزدیک زندگی در شهر را به او نشان دهد».