سبد سفارش شما خالی است!

کتاب حاضر، داستان یک رویداد عاشقانه با درون‌مایه‌ای آموزنده برگرفته از زندگی مردمان جامعه است. «آریا» پسر جوانی است که در نوجوانی پدر و مادر خود را از دست داده است. او بعد از سال‌ها، دوست و همسایة قدیمی خود «رامین» را می‌بیند و وقتی به اتّفاق او به دیدار خانوادة وی می‌رود، عشق دیرینة او به خواهر «رامین»،‌«نسترن» شعله می‌کشد. عشقی که به دلیل خودپسندی‌های «نسترن» هرگز بیان نشده است. سرانجام «آریا» خسته از کسالت زندگی روزمرة، به تبریز می‌رود و در روستایی دور افتاده به زندگی ادامه می‌دهد. بعد از چند سال، «نسترن» به عنوان معلّم به روستا می‌رود و با «آریا» که اینک معتاد و بیمار گشته مواجه می‌شود. با کمک «نسترن»، «آریا» به زندگی سالم برمی‌گردد و با «نسترن» ازدواج می‌کند و آن‌ها صاحب دو فرزند می‌شوند. علاوه بر فراز و نشیب‌های بسیار، آن‌ها با همسایة خود که دختری زیبا و عاشق به نام «سوسن» است، آشنا می‌شوند. دختری که سرنوشتی تلخ برایش رقم خورده است.