هیولاهای مریخی
داستانهای آمریکایی - قرن 20م.
"برندی"، خواهر لوس و کوچک "دانا جانسون"، برای جشن تولدش تخممرغ میخواهد. دانا خیلی به شکار تخممرغ وارد نیست. زمانی که دانا به طرف تخممرغ میرود مشاهده میکند که به بزرگی یک توپ سافتبال است و با رگههای زشت و کریه بنفش و آبی پوشیده شده است. در این حال ناگهان تخممرغ شروع به ترک خوردن میکند. دانا بعدها متوجه میشود که تخممرغ در حال شکاف، یک موجود تخممرغی مریخی بوده است.