قصههای شب پدربزرگ
داستانهای حیوانات / داستانهای آموزنده / داستانهای کوتاه
کتاب حاضر، مشتمل بر داستانهای کوتاه با موضوع تخیلی و آموزنده است و برای گروه سنّی (ج) تهیه است. عنوان برخی از داستانها عبارتند از: کرم شبتاب؛ مشورت؛ دوستی؛ پرواز؛ خاله خروسه؛ هیزم شکن؛ نوروز؛ لک لک و روباه؛ کرم شبتاب و موش و گربه. در داستان «کرم شبتاب» آمده است: گروهی از میمونها از شدت سرما، به پناهگاهی رفتند تا خود را نجات دهند. آنها ناگهان کرم شبتابی پیدا کردند و همگی فکر کردند آتش است. برای همین همگی هیزم جمعآوری کردند و روی کرمشبتاب گذاشتند و آن را فوت کردند تا شاید روشن شود. پرندهای روی درختی شاهد ماجرا بود و سعی میکرد به میمونها بفهماند که آن کرم شبتاب است. در این هنگام مردی پرنده را از این کار نهی کرد، زیرا کارش بیهوده بود و اثری در میمونها نمیگذاشت. پرندة پندناپذیر به قدری در این کار اصرار کرد که سرانجام جان خود را از دست داد.