سرگذشت مونا
کتاب حاضر که برای گروه سنی " ب" و در صفحاتی رنگی و مصور فراهم آمده، داستان دخترکی به نام "مونا" است که پدر و مادرش را از دست داده بود و مجبور بود پیش نامادریش که دو دختر داشت، زندگی کند. او همیشه آرزو میکرد پدر و مادری داشته باشد. "مونا" برای تأمین خرج نامادری و دو دخترش پشم میریسید و لباس پشمی میبافت. روزی که برای فروختن لباسها به شهر رفتهبود، متوجه شد جیبش سوراخ شده و تمام سکهها از جیبش افتادهاست. "مونا" از این اتفاق ناراحت شد و دنبال راهی میگشت تا نامادریش او را تنبیه نکند...