نبرد رستم و اکوان دیو
داستانهای حماسی
یک روز «کیخسرو» پادشاه ایران ـ در قصرش جشنی برپا کرده بود. همه در حال خوشگذرانی بودند که ناگاه رئیس چوپانان قصر سراسیمه وارد شد و از حیوانی عجیب خبر داد که به گله حمله میکند. کیخسرو گفت که شاید «اکوان دیو» باشد و فکر میکنم فقط رستم از عهده او برآید. به همین دلیل نامهای برای رستم فرستاد و او بیدرنگ به راه افتاد و به جنگ دیو رفت. رستم پس از تلاش بسیار و ماجراهای فراوان سرانجام توانست او را از بین ببرد. این داستان اقتباس از یکی از داستانهای شاهنامه است که به زبان ساده برای کودکان و نوجوانان بازنویسی شده است.