جزیره مرجان (رمان)
داستانهای انگلیسی - قرن 19م.
این کتاب، داستانی انگلیسی در ژانر ماجراجویی است. ماجرای «جزیره مرجانی» از جایی شروع میشود که کشتی طوفانزده با امواجی سهمگین روبهرو میشود و درهم میشکند. کسانی که جان سالم بهدر میبرند به جزیرهای ناشناخته میرسند و به زودی تجربه زندگی در این مکان، رویارویی با بومیها و دزدان دریایی، حوادث تازهای را برای بازماندگان رقم میزند. در بخشی از داستان میخوانید: «سه روز و سه شب بود که کشتی ما گرفتار طوفان بود و دیگر پایان کار نزدیک بود؛ مرگ چهره کریهاش را نشانمان میداد ـ بیبرو برگرد. کشتی در حال خُرد شدن بود. اولین ضربههای طوفان دوتا از دکلهای ما را با خودش برده بود: موجهای بلند وحشتناکی که در پهنه اقیانوس آرام پیش میرفتند، سکان کشتی را تکهتکه کرده بودند و باد ما را هر کجا که میخواست میبرد. همهچیز از روی عرشه شسته و برده شده بود، غیر از یک قایق کوچک. از مسیرمان بهکلی دور شده بودیم. میدانستم که ممکن است در میان تپههای مرجانی خطرناک گیر بیفتیم ـ و من، رالف روور، پانزده ساله، که دیوانه دریا بودم، داشتم از ترس میمردم...».