در جستوجوی خویشتن
روابط اجتماعی / مراقبت و دلسوزی / راه و رسم زندگی / نسبتباوری (فلسفه)
گاهی افرادی را میبینیم که سرشار از احساس خوشی هستند، آدمهایی که انگار نوری درخشان از درونشان بر دیگران میتابد. آنها مهربان، آرام، از لذتهای کوچک سرمست و از خوشیهای بزرگ سپاسگزار هستند. وقتی با چنین افرادی ملاقات میکنید، خیلی زود درمییابید که خوشی فقط یک احساس نیست بلکه میتواند یک چشمانداز باشد. نوعی خوشی دائمی وجود دارد که باعث میشود افرادی که مدام مشغول به خودشان نیستند و در عوض ذهن خود را رها کردهاند، بهنوعی از شعف برسند. در این کتاب، نویسنده از دو کوه سخن گفته که این تلاشی برای تببین روایت تضاد بین دو جهانبینی اخلاقی متفاوت است. کوه اول، یک جهانبینی فردگرایانه است که خواستههای نفس را در مرکز قرار میدهد. کوه دوم، همان چیزی است که شما ممکن است آن را جهانبینی رابطهگرایانه بدانید و رابطه، تعهد و خواستههای قلب و روح را در مرکز قرار میدهد. استدلال اصلی نویسنده این است که ما در رواج جهانبینی فردگرایانه زیادهروی کردهایم. ما با نگاه به خودمان بهعنوان ماهیتی خودمختار، جامعه را تکهتکه کردهایم و خود را در معرض بروز شکاف و قبیلهگرایی قرار دادهایم و بهجایی رسیدهایم که جایگاه فردی و خودبسندگی را تقدیس میکنیم و آنچه را که در قلب و روح هر انسان از همه چیز زیباتر است، میپوشانیم.