اشک انتظار
داستانهای فارسی - قرن 14
این داستان روایت عشقی است که بنای آن بر پایه تزویر نهاده شده است. ((رضا زمانی)) ـ شخصیت اصلی داستان ـ دانشجوی سال آخر پزشکی است .او در خوابگاهی واقع در خیابان دکتر ساجدی اقامت دارد .شوق ازدواج با ((هاله)) مدتی است که او را پریشان ساخته است .((هاله)) هم کلاسی اوست و پدرش دکتر مرادی موسس یک بیمارستان است .همسر او سالها پیش فوت کرده وثروتی هنگفت برای همسر و یگانه فرزندش باقی گذاشته است .به گمان ((رضا)) ازدواج با ((هاله)) میتواند او را از دغدغههای مادی برهاند .رضا که یکی از دانشجویان موفق دانشگاه است اکنون برای کسب مال دنیا همت خودرا صرف فریب ((هاله)) نموده است .رضا که هفت سال پیش با دختر خالهاش نامزد کرده طی نامهای به او میگوید که دیگر حاضر نیست با او ازدواج کند .در ادامه داستان با سرنوشت ((هاله)) و ((رضا)) و افرادی که سهمی در زندگی آنان دارند آشنا میشویم .