یادداشتهای رانندهی نیمهشب
داستانهای نوجوانان آمریکایی - قرن 21م.
آن موقع، به نظرم فکر خوبی بود. نقش ظرافت و سادگی خاصی داشت. از این نقشههای لوس الکی نبود؛ ماشین مامان را برمیدارم و تخته گاز میزنم به دل جاده. منِ 16 ساله، بدون گواهینامه، آن هم با حال خراب، رانندگی میکنم... قاضی محکومم کرده به پرستاری از پیرمرد کج خلقِ بداخلاقی که هیچ کس نمیتواند تحملش کند. منِ عشق گیتار، حالا چگونه با این پیر مرد بد اخلاق سر کنم...