کافه پولشری [نمایشنامه]
نمایشنامه فرانسه - قرن 20م.
کافه پولشری نمایشنامهای است که تنها یک نقش در آن وجود دارد و آنهم پولشری، زنی چهل و پنج ساله و صاحب کافه است. زن که مشغول تمیز کردن کافه است به واگویه با خود پرداخته و آنچه را که در تمام این سالها در کافه دیده مرور کرده و در مورد هریک نظری میدهد. در میان این خیل عظیمی که هرشب به کافه میآیند و میروند جوانکی توجه پولشری را به خود جلب کرده که اغلب در گوشهای نشسته و مشغول نوشتن است. صاحب کافه روزی به صورت اتفاقی متوجه میشود جوان شعر میگوید. حتی یاد جوان، زن پا به سن گذاشته را به زندگی امیدوار و از دلزدگیها به دور میکند. درست زمانی که زن تصمیم گرفته تا فردا به جوان اعتراف کند دوستش دارد، از طریق تلفن پلیس متوجه میشود که جوان خودش را از طبقهی ششم ساختمانی که تک و تنها در اتاق زیر شیروانیش زندگی میکرده، پایین انداخته و مرده است.