بی هویت
داستانهای فارسی - قرن 14
کتاب حاضر شامل داستانهای واقعی با موضوع اجتماعی با عنوانهایی از این قبیل است: «بیهویت»، «ریحانه» و «افسانة تلخ». در داستان بیهویت ماجرای دختری به تصویر کشیده شده که قربانی سرنوشت ناخواستة خویش میشود. «شقایق» دختر جوانی است که سالها شاهد مشاجرة پدر و مادر و سرانجام جدایی آنهاست. او نزد پدر میماند و پدر ناجوانمردانه با خوراندن قرصی، هر روز از او سوءاستفاده میکند. او صبح در خانه را قفل کرده و به سر کار میرود. سالها میگذرد و شقایق شبی متوجه اعمال ننگین پدر میشود. او به مادرش پناه میبرد و مادر که خود معتاد است، او را به زنی به نام «فتانه» معرفی میکند. فتانه با سرپناه دادن به زنان بیپناه در جهت منافع شوم خود از آنها استفاده میکند و اینک شقایق نوجوان نیز در زمرة زنان بیپناه قرار گرفته و تسلیم خواستههای سودجویانة فتانه میشود؛ اما سرانجام توسط زن خدمتکاری به نام «عذرا» فرار کرده و قدم در سرنوشت جدید میگذارد.