حبابی که همه را خورد
داستانهای آمریکایی - قرن 20م. / داستانهای وحشتآفرین آمریکایی - قرن 20م. / داستانهای کودکان (آمریکایی) - قرن 20م.
«زاکی» به نویسندگی علاقه دارد و از حالا تمرین میکند تا روزی نویسندة معروف داستانهای ترسناک شود. داستان جدید او دربارة حباب هیولایی است که مردم شهر را میخورد. زاکی به همراه دوست خود، «آلکس» به یک مغازة عتیقهفروشی میروند. ساعقه باعث خرابی مغازه شده است. آنها یک ماشین تحریر قدیمی در مغازه پیدا میکنند و خانم کاتر صاحب عتیقهفروشی، ماشین تحریر را به خانه میآورد تا داستانهایش را با آن تایپ کند. ماشین تحریر زاکی ویژگی عجیب و خطرناکی دارد. هر صحنة ترسناکی که با آن تایپ میشود، اتفاق میافتد. در داستان ترسناک او حباب هیولایی صورتی به همة شهر حمله میکند، و مردم جیغ میکشند و از همه طرف فرار میکنند. دو پلیس جلو میروند که با حباب هیولا بجنگند، اما دهن بزرگ هیولا باز میشود و آنها را میبلعد.