بادبادکهای خاکی
داستانهای فارسی - قرن 14 - مجموعهها
کتاب حاضر، از مجموعة «از یاد نرفتگان» شامل مجموعه داستانهای کوتاه با موضوع دفاع مقدس است. عنوان داستانها عبارتند از: «خاکستری»؛ «پرندة مجروح»؛ «بادبادکهای خاکی»؛ «تپة 717»؛ «آخرین ساعت»؛ «پژوهنده»؛ «بیستون در انتظار» و «صد آفرین». در خلاصة داستان «بادبادکهای خاکی» آمده است: «غلام علی» پسر نوجوانی است که هنگام بازیبا بادبادک سفیدش، شاهد بمباران شهرش توسط رژیم بعثی است. پدر او شهید شده است و بخشهایی از شهر با خاک یکسان شده و عدهای از ساکنان شهر کشته شدهاند. غلامعلی به همراه مادر و خواهر کوچکش «زینب» سوار وانتی میشوند که به سمت هویزه میرود. فرماندة بااخلاق، همراه آنهاست. غلامعلی خواهان جنگ در جبهه است، امّا فرمانده مراقبت از مادر و خواهر را همانند شرکت در جنگ میداند و غلامعلی را با سپردن قرآنی به وی به مراقبت از مادر و خواهر فرا میخواند. داستانها با هدف به تصویر کشیدن رشادتها و ایثارگریهای رزمندگان ارتش جمهوری اسلامی ایران به رشتة تحریر در آمده است.