سردار رشید اسلام شهید فریدون بختیاری
عکس «فریدون» را میگذاشت و های و های گریه میکرد! نامههای فریدون را برای چندمینبار میخواند و دلش به همینها خوش بود. نوار دعای کمیل را صبح و شب گوش میداد، انگار که هر لحظه شب جمعه باشد. احساس میکرد فریدون با او حرف میزند. او هم نامه مینوشت و چقدر به فریدون اصرار میکرد که این نامهها به دست کسی نیفتند؛ میخواست فقط خودش بداند و خدا و فریدون و دیگر هیچکس از راز دلش باخبر نشود!! کتاب حاضر مشتمل است بر خاطراتی از شهید «فریدون بختیاری» (1333-1365 شمسی) ـ از شهدای اصفهان در طول جنگ تحمیلی ـ که از زبان همسرش «عفت میرغفوریان» روایت میشود.