چشم شتر
داستانهای روسی - قرن 20م.
کتاب حاضر، رمانی روسی است که با زبانی ساده و روان و بیان جزئیات لازم نگاشته شده است. داستان با پرداخت مناسب شخصیتها و توصیف عمیقترین احساسات و افکار آنها و همچنین با بیان دقیق جزئیات صحنهها، نگاشته شده و خواننده را با خود همراه میکند. در داستان میخوانیم: «تازه «دلو» را در آب جوی خوابانده بودم که نعرهای دیوانه آسا در استپ یله شد. لام تا کام بیزبان ایستادم و فقط گوش دادم. اسم من «کمال» است، لیکن اینجا به جوجه دانشجو معروف شدهام. نگرانیم هم همه از تراکتوری است که آن پایین از صدا افتاده و مانده است».