رستمی دیگر: طلوع یک ستاره در آسمان اسطوره
افسانهها و قصههای ایرانی / داستانهای فارسی - قرن 14
«آرمین» چند هفته به طور پیوسته از خوابی هولناک بیدار میشد و نمیتوانست بر آشفتگی خود غلبه کند، روزی که آشفتهتر از روزهای دیگر بیدار شده بود وسایل شکار را برداشت و دو سگ خود را با قلاده آهنی سیخدار و سینهبند مخصوص جنگی آماده شکار کرد و بیآنکه مقصد مشخصی را برای خود تعیین کرده باشد به میان جنگل رفت. او میخواست تا گوزن شکار کند، اما... .