لاک‌پشت بی‌لاک

لاک‌پشت بی‌لاک

در یک جنگل کوچک «لاک پشتی» زندگی می‌کرد. روزی از روزها، ماری که در یک جنگل بزرگ زندگی می‌کرد و از فامیل‌های دور لاک‌پشت بود؛ به دیدن او آمد، ‌وقتی چشم مار به لاک‌پشت افتاد از او پرسید: نمی‌خواهی مرا به خانه‌ات دعوت کنی؟ لاک‌پشت در جواب گفت: خانة من همین لاکی است که به تن دارم و این لاک‌ هم فقط جای یک نفر است. مار شروع به مسخره کردن لاک‌پشت کرد و او را تشویق کرد که از لاکش بیرون بیاید و آزاد و رها زندگی کند. لاک‌پشت ساده‌لوح به حرف مار گوش کرد و از لاکش بیرون آمد. این کار او باعث شد که خطرهای زیادی متوجه‌اش شود و سرانجام در دام شکارچی‌ها اسیر شد. کتاب حاضر به همراه تصاویری برای کودکان گروه سنی «ب» تهیه شده است.

قیمت چاپ: 600 تومان
نویسنده:

ایرزابای

ناشر:

آتاموسا

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1389

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

12

قطع کتاب:

خشتی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9786005555158

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف