سونامی
داستانهای فارسی - قرن 14
دو شخصیت اصلی این رمان «وفا رستگار» دختر «رضا» و «حامی معین» هستند. پدر وفا شرکت داروسازی دارد. در اوایل رمان بحث بر سر این موضوع است که بعضی داروها به صورت تقلبی وارد این شرکت میشود و به اعتبار رضا آسیب میزند. آنها به کمک وکیل تلاش میکنند که دستاندرکاران این عوامل را شناسایی کنند و تا جایی پیش میروند که موجب شناخت طرفی که باعثشده داروهای تقلبی وارد شرکت شود؛ میشوند. اما با اتفاقی که رخ میدهد ناگهان پدر وفا کشته میشود. وفا به همراه «پویا» یکی از دوستانش، سعی میکند این قاتل را شناسایی کنند که در این مسیر به حامی معین میرسند. حامی هم یک شرکت داروسازی دارد و فرد بسیار معتبری است... .