آتا

آتا

داستان‌های فارسی - قرن 14

روزی که رفت غروب بود، غروب یک روز تلخ پاییزی. نم نم باران می‌بارید. ماندلای خیس شده بود. داشتم ماندلای را به داخل طویله‌اش می‌بردم که صدای ضجه پدرم و به دنبال آن شیون زنان، دلم را لرزاند. ماندلا را رها کردم و مضطرب و پریشان، به طرف آلاچیقمان دویدم. جلوی آلاچیق جمعیت جمع شده بود. پشت جمعیت ایستادم. جمعیت شیون کنان سعی می‌کردند وارد آلاچیق شوند؛ اما پدرم دم در ایستاده بود و مانع ورود آن‌ها به آلاچیق می‌شد. صوفی، یکی از پیرها، با لحنی اعتراض آمیز فریاد زد: بس است مردان. چه ات شده؟ تا حالا که نگذاشتی حتی برای عیادتش وارد آلاچیق شویم. لاغر بزار زنان...

قیمت چاپ: 15,000 تومان
نویسنده:

طیبه یانپی

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1400

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

76

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789645089328

محل نشر:

گرگان - گلستان

نوع کتاب:

تالیف