دختر شیطون بلا، دیگه شده سر به هوا
شعر کودکان و نوجوانان
دختر شیطون بلا، مرتب به کوچهها میرفت. او بسیار بازیگوش بود و درس نمیخواند، حتی به خوبی غذا نمیخورد. او بسیار مادرش را میرنجاند. تا این که یک روز مادرش در بستر بیماری افتاد. دخترک بسیار ناراحت و از کارش پشیمان شد و از مادرش عذرخواهی کرد. او قول داد که دختر سر به راهی شود و بدینترتیب مادرش را شاد کرد. این داستان در قالب شعر به چاپ رسیده است.