اردوگاههای ابری: مجموعه خاطرات آزادگان
جنگ ایران و عراق، 1359 - 1367 - آزادگان - خاطرات
مرا برای بازجویی به استخبارات شهر بصره فرستادند. نگهبانان در حالی که محکم دستهایم را بسته بودند، مرا به سمت اتاق کوچکی و تاریک هل دادند و روی یک صندلی چوبی که به سختی دیده میشد نشاندند. کمی بالاتر از صندلی، حلقهی داری از سقف چندان بلند آنجا آویزان کرده بودند و این کار به خاطر تخریب روحیهی بازجویی شونده صورت گرفته بود و شاید هم آنها به نحوی تلویحاً میخواستند بگویند هر کسی در بازجوییها و کسب اطلاعات لازم با ما همکاری نکند، سرنوشتش مشخص است!