راستگویی
داستانهای اخلاقی
در اولین شماره از«مجموعه داستانهای اخلاقی برای کودکان» که پیش روی شما قرار دارد، دو داستان کوتاه ویژهی گروههای سنی«ب» و «ج» همراه با طرحهای رنگی تدوین شدهاست. «هیزمشکن فقیر» عنوان یکی از این قصههاست و در آن سرگذشت پیرمردی بازگو میشود که با قطعکردن درختهای خشک و فروختن چوب آنها مخارج زندگیاش را تأمین میکند. روزی هیزمشکن مشغول بریدن شاخهی درخت بزرگی است که ناگهان تبرش داخل دریاچه میافتد. پیرمرد هیزمشکن با درماندگی کنار دریاچه نشسته و شروع به گریهو زاری میکند، در همین حین یک پری دریایی از آب بیرون میآید و علت پریشانی او را میپرسد. پری تبر پیرمرد هیزمشکن را همراه با تبرهای طلا و نقره بهعنوان پاداش راستگویی پیرمرد به او میدهد که با فروختن آنها هیزمشکن ثروتمند میشود. از سوی دیگر وقتی همسایه هیزمشکن از ماجرا مطلع میشود به طمع افتاده و از روی عمد تبر خودش را درون دریاچه میاندازد، ولی پری دریایی که از نیت مرد خسیس آگاه است به خواستهی او هیچ توجهی نمیکند.