دو امدادی تک نفره (خاطرات 1357 - 1329)
داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14
خاطره واقعیتی است که وجود دارد و وجود ندارد؛ واقعیتی است که هر چه از او دورتر میشویم، به ما نزدیکتر میشود. خاطره اتفاقی است که افتاده و تمام شده است؛ اما تمام نشده است. با ما هست. جزئی از ما شده است. همه اتفاقات چنین نیستند. عمده اتفاقات به مرور از ذهن پاک میشوند. اندک شمارند اتفاقاتی که در ذهن میمانند و آینده ما را میسازند. دریا وجود دارد، اما دیده نمیشود. مگر این که بلند شویم، برویم و ببینیم. خاطره نیز به همان اندازه در ذهنمان وجود دارد، اما نمیشود بلند شد و رفت و آن را دید. چون دیگر وجود ندارد. رقت و اندوه خاطره از همین جاست که آغاز میشود؛ از همین بودن و نبودن. کتاب دو امدادی تک نفره، به خاطرات محمد شمس لنگرودی در بین سالهای 1329 تا 1357 پرداخته است.