جنگ آخر، مرگ سهراب

جنگ آخر، مرگ سهراب

از پیوند "زال" و "رودابه"، فرزندی به دنیا می‌آید که جهان تاکنون هم‌چون او، به خود ندیده است. نامش را "رستم" می‌گذارند و چون چند سال از عمرش می‌گذرد، به بزرگ پهلوانان ایران بدل می‌شود. چند گاهی بعد از ازدواج رستم و "تهمینه"، دختر شاه سمنگان، که اکنون از همسر خویش دور است، شیر بچه‌ای پا به عرصۀ وجود می‌گذارد که مادر، وی را "سهراب" می‌خواند. سهراب از لحاظ ظاهر به پدر شبیه است و چون از مادر خویش می‌شنود که پدرش جهان‌پهلوان رستم است، تصمیم می‌گیرد برای یافتن وی راهی ایران شود. افراسیاب بد طینت با این امید که پدر و پسر به روی هم تیغ کشیده و هر دو از پای دربیایند، سپاه بزرگی را با جوان به سوی ایران گسیل می‌کند. سهراب در نبردهای ابتدایی بر ایرانیان پیروز می‌شود و چون آوازه‌اش به دربار می‌رسد، رستم با سپاهی برای مقابله با وی راهی می‌شود. در تمام طول جنگ‌ها لشکرکشی، پسر جوان از هر آن کس که می‌بیند، سراغ رستم را می‌گیرد اما جواب صریحی نمی‌شنود و چون در میدان جنگ با پدر روبه‌رو می‌شود، جهان‌پهلوان نیز واقعیت را انکار می‌کند. پس از جنگی سخت، سهراب به دست رستم از پای درمی‌آید و تنها همان زمان است که پهلوان پیر متوجه می‌شود فرزند خویش را زخم زده است، اما دیگر کاری از دست کسی ساخته نیست و سهراب جوان چشم از جهان فرو می‌بندد.

قیمت چاپ: 0 تومان
نویسنده:

حسن ملکیان

ناشر:

یاد عارف

زبان:

فارسی

رده‌بندی دیویی:

8fa3.62

سال چاپ:

1387

نوبت چاپ:

1

تعداد صفحات:

106

قطع کتاب:

رقعی

نوع جلد:

شومیز

شابک:

9789647667616

محل نشر:

تهران - تهران

نوع کتاب:

تالیف