ماجراهای سندباد
داستانهای تخیلی / داستانهای ماجراجویانه
کتاب مصور حاضر، داستانی از افسانههای عامه است که با زبانی ساده و روان برای گروه سنی (ج) نگاشته شده است. در این داستان «سندباد»، بازرگانی هوشمند ساکن بغداد است که در بندر بصره و شاید هم سیراف به کشتی نشسته و به جزایر دوردست در دریای هند و چین سفر میکند. سیراف نیز در آن زمان شاید بزرگترین بندر خلیجفارس بود که از آنجا مروارید و پارچههای پنبهای و ابریشم به هند و چین میبردند.