قصهی سه گاو
داستانهای کودکان و نوجوانان
کتاب مصور حاضر اقتباس از قصههای مولانا برای گروه سنی «ب» است. در بخشی از این داستان میخوانیم: در جنگلی دور از دهکده، سه گاو و یک شیر، دوستان صمیمی یکدیگر بودند و با هم زندگی میکردند. هرکدام از گاوها به رنگی بود. یکی حنایی، یکی سیاه و دیگری سفید. هرروز صبح، همگی گرسنه از خواب بیدار میشدند. برای خوردن علف به چمنزارهای جنگل میرفتند. غذای هرروز گاوها، مقداری علف تازه بود؛ اما غذا شیر خوردن حیوانات جنگل بود. هدف نگارنده در این داستان کوتاه این است که یادآوری میکند اگر در حق دیگران خیانت کنیم برای نجات خودمان از شرایط بد، همان خیانت روزی گرفتار خودمان میشود.